جدول جو
جدول جو

معنی رستی خوار - جستجوی لغت در جدول جو

رستی خوار
روزی خوار، روزی خور، بهره بر
تصویری از رستی خوار
تصویر رستی خوار
فرهنگ فارسی عمید
رستی خوار
(گِ رَ / رُو کَ دَ / دِ)
رستی خورنده. روزی خوار. روزی خور. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به رستی و رستی خور و رستی خوردن شود، بهره برنده. متمتع. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
رستی خوار
روزی خوار روزی خور، بهره مند متمتع
تصویری از رستی خوار
تصویر رستی خوار
فرهنگ لغت هوشیار
رستی خوار
((~. خا))
روزی خوار، روزی خور، بهره برنده، متمتع
تصویری از رستی خوار
تصویر رستی خوار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روزی خوار
تصویر روزی خوار
آنکه روزی می خورد، انسان یا حیوان که بهره و نصیب از رزق وروزی دارد
فرهنگ فارسی عمید
(گِ رِهْ بَ تَ / تِ)
رستی خورنده. روزی خوار. رزق خوار. رستی خوار. که غذا و روزی بخورد:
آزاد رسته از در دربند حادثات
رستی خوران باغ رجا را چو میوه ایم.
خاقانی.
و رجوع به رستی و رستی خوار و رستی خوردن و مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(کاردار)
کسی که اطعمه مرغوب بی تلاش روزی او شود، چرا که ’چسته’ چیزی خوردنی است. (غیاث) (آنندراج). چشته خوار. چشته خور. رجوع به چشته و چشته خور شود
لغت نامه دهخدا
(سُ /سِ تُ دَ / دِ)
مرتزق. (یادداشت مؤلف). مردم. خلایق. (شرفنامۀ منیری در ذیل روزی خواران). روزی خورنده. هریک از افراد آدمی:
گوید از دیدن حق محرومند
مشتی آب وگل روزی خوارش.
خاقانی.
وظیفۀ روزی خواران بخطای منکر نبرد.
(گلستان).
در بعض نسخه های گلستان بصورت مذکور است در نسخۀ چ فروغی ’وظیفۀ روزی’ است. مؤلف در فیشهای خود به ’وظیفۀ روزی خواری’ تصحیح قیاسی کرده است
لغت نامه دهخدا
(غَ شُ / شِ)
وظیفه خوار. (آنندراج) :
هر که راتب خوار خورشید است خالی چون شود
باولی نعمت مقابل دولتش گردد تمام.
جمال الدین سلمان
لغت نامه دهخدا
(رَ سِ)
باکتری های مخصوصی است که انگل هستۀ آمیب ها می شوند. آمیب هایی که به این بیماری دچار شوند تامدتی حرکت می کنند و غذاهای مختلف را جذب میکنند ولی نمیتوانند تقسیم شوند و چون هسته وسیلۀ ترکیب عناصر مختلف در داخل یاخته هاست اگر در یاخته ای نباشد رشدیاخته متوقف خواهد شد. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 18)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روزی خوار
تصویر روزی خوار
مردم، خلایق
فرهنگ لغت هوشیار